|
سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:, :: 13:52 :: نويسنده : مهربونی
سلام داداشی همین الان مامان بهت زنگ زد هرکاری کردم که چند کلمه باهات حرف بزنم نشد صداتو که شنیدم از خوشحالی فقط داشتم گریه میکردم وبا اشاره به مامان گفتم بهت بگه رفتم بیرون............... پرسیدی آبجی کوچیکه کجاست چطوره؟خوبم عزیزم قربون اون دل مهربونت برم توکه خوب باشی منم خوبم. کلی حرف داشتم که بهت بزنم ولی نتونستم..
بهترین داداش دنیا خیلی دوست دارم. نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |